دبستان دخترانه مسرور اصفهان

صفحه پنجم و ششم

آیا تو هم با صبحانه قهر کرده ای؟!

 آیا تو هم با صبحانه قهر کرده ای؟!

نیلوفر رضایی

کارشناس تغذیه و مراقبت سلامت

نقاشی: هستی کیوانی (کلاس دوم گل ارکیده)

صبحانه مهم ترین وعده ی غذایی روزانه به حساب می آید. پس از 6 تا 10 ساعت نخوردن غذا، قند خون پایین آمده و ارگان های بدن به مواد مغذی و انرژی نیاز دارند. مصرف صبحانه موجب تأمین انرژی و فرآهم آمدن حدود یک سوم نیازهای روزانه ی بدن به مواد مغذی می شود. این موضوع در رشد و تکامل کودکان نیز نقش مهمی بازی می کند. مطالعات نشان داده است که دانش آموزانی که صبحانه می خورند وزن متناسب تری داشته و کمتر به اضافه وزن و چاقی مبتلا شوند. دلیل این امر بیشتر مربوط به این حقیقت است که نخوردن صبحانه سبب ولع بیشتر و انتخاب غذاهای ناسالم برای وعده های غذایی بعدی می شود.

صبحانه فقط حجم معده را پر نمی کند، بلکه سبب ارتقاء عملکرد آموزشی دانش آموزان نیز می‌گردد. دانش آموزانی که صبحانه می خورند، نمرات بهتری کسب می کنند، تمرکز بیشتری دارند و هماهنگی عضلاتشان هم بهتر است. در کلاس رفتار های طبیعی تری دارند و بهتر می توانند مفاهیم ریاضی را درک کنند.

صرف صبحانه مزایای دیگری نیز دارد، از جمله: ارتقاء سیسستم ایمنی برای مقابله بدن در برابر عفونت‌ها، کاهش خستگی، سستی، بی حالی و بی حوصلگی، ارتقاء حافظه و بهبود خلق و خو، افزایش دقت و تمرکز ذهنی. همچنین مصرف صبحانه سبب کاهش LDL کلسترول و بهبود پاسخ انسولینی می شود و بدین ترتیب به کاهش خطر پیشرفت دیابت نوع دو کمک می کند.

متأسفانه بر خلاف اهمیت بسیار زیاد این وعده ی غذایی، طبق آمار کاهش شدیدی در مصرف صبحانه از سال 2002 در 11 کشور بلژیک، فرانسه، آلمان، کرواسی، اسپانیا، لهستان، روسیه، اوکراین، لتونی، لیتوانی و نروژ مشاهده شده است. در کشور ما نیزکمتر از نیمی از دانش آموزان هر روز صبحانه مصرف می کنند. عدم مصرف صبحانه در دانش آموزان علل مختلفی دارد، کم اشتهایی کودک هنگام صبح، کم حوصلگی مادر و وقت نگذاشتن برای صرف صبحانه و بسیاری دلایل دیگر که می تواند سبب ایجاد این عادت غذایی ناسالم گردد. در ادامه نکات و راهکارهایی برای ایجاد عادت صبحانه خوردن در فرزندمان ارائه شده است:

 توجه کنیم که نمی توان کودک را به اجبار وادار به خوردن کرد. طبیعت انسان و به خصوص کودکان این است که هر چه بیشتر تقاضا کنیم، با مقاومت بیشتری رو به رو می شویم، بنابراین از فشار و اجبار بپرهیزیم.

 به فرزند خود در انتخاب صبحانه حق آزادی بدهیم و او را در تصمیم گیری در این مورد شریک کنیم.

 بهتر است اعضای خانواده همگی با هم سر سفره بنشینند و با هم صبحانه بخورند.

 از اصل تنوع کمک بگیریم و گزینه های غذایی جدیدی برای صبحانه انتخاب کنیم.

 هیچگاه در مورد مسئله غذاخوردن فرزند خود، عصبانی یا نا امید نشویم و با تکرار جملات اضطراب آور کودک را از صبحانه خوردن بیزار نکنیم.

 به طور منظم فرزندمان را در آماده سازی صبحانه شرکت دهیم.

با فرزندمان درباره مسئله صبحانه نخوردنش صحبت کنیم و سعی کنیم با هم علت های امتناع از خوردن او را پیدا کنیم.

 بدانیم حس چشایی در کودکان با بزرگسالان متفاوت است. بنابراین چیزی که از نظر ما طعم خوبی دارد الزاما بدین معنا نیست که فرزندمان نیز آن را دوست خواهد داشت.

کاری کنیم که غذا در بشقاب زیبا و جذاب به نظر برسد.

خلاق باشیم و در هنگام صبحانه خوردن شاد باشیم.

گاهی رفتارهایی که با خوردن تداخل می کنند مثل اتلاف وقت، جویدن بیش از حد، صحبت کردن

بیش از حد، و یا شکایت در مورد مواد غذایی را نادیده بگیریم.

سعی کنیم طوری برنامه ریزی کنیم تا کودک شام را در اوایل شب و سبک میل کند و زودتر بخوابد تا صبح هنگام میل به خوردن صبحانه داشته باشد.

زمان کافی برای صبحانه خوردن در نظر بگیریم تا کودک با اضطراب صبحانه نخورد.

گاهی دلایل پزشکی مانند رفلاکس اسید، عفونت سینوس یا ریه، عدم کفایت پانکراس، آلرژی ها و حساسیت های غذایی و یا داروها می توانند سبب کاهش اشتها و مشکلات در غذاخوردن کودک شوند که با کمک متخصصین می توان آنها را رفع نمود.

برای صبحانه، مواد غذایی مغذی و مفید بایستی انتخاب شوند. کیک و آبمیوه صنعتی به هیچ عنوان صبحانه محسوب نمی شود.

با آرزوی سلامتی و موفقیت

افسردگی، شناخت و راه حل‌ها

 افسردگی، شناخت و راه حل‌ها

دکترشهرزاد طاهری

پزشک دبستان

نقاشی: لعیا دهنی زاده (کلاس پنجم گل شقایق)

اغلب ما کم و بیش در دوره هایی از زندگی احساس غم و اندوهی مستمر را تجربه کرده ایم. این دوره‌ها عمدتا به دنبال تغییری ناخوشایند در زندگی، از دست دادن عزیزان و یا گرفتاری های روزمره‌ی زندگی بوده است. احساسی که در این دوره به ما دست می‌دهد، معمولا متناسب با موقعیت، ضروری و البته گذرا است و حتی باعث رشد و سازگاری بیشتر ما با محیط اطرافمان می‌شود.

وقتی احساس غم و اندوه به صورت مستمر و بیشتر از دو هفته ادامه پیدا کند، می‌تواند زندگی روزمره را مختل نموده و این استمرار نشانه ای از بیماری افسردگی است. مهمترین علامت این بیماری احساس غم و دل مردگی و لذت نبردن از آنچه پیشتر برایمان لذت بخش بوده، می باشد. بسیاری از بیماران افسرده می‌گویند که دیگر هیچ چیز شادشان نمی کند یا آنچه که برای دیگران لذت بخش است، برای آن‌ها جذابیتی ندارد. حتی بسیاری از بیماران اذعان دارند که علاقه و محبت سابق را نسبت به عزیزان خود از دست داده اند. اغلب بیماران افسرده از اضطراب نیز رنج می‌برند. همیشه نگرانند و دلشوره دارند. علائم دیگری نیز در این بیماری افسردگی شایع است که می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

 زود عصبانی شدن و احساس پشیمانی به دنبال آن

 احساس ضعف مدام و ناتوان دیدن خود در کارهای روزمره

 اختلال در خواب، به صورت کم خوابی به نحوی که دیر به خواب رفته و زود از خواب بیدار می‌شوند. یا به صورت احساس خواب آلودگی مداوم تمایل به خوابیدن همیشگی.

 اختلال در اشتها، که به دو شکل بی اشتهایی مفرط و  پر‌اشتهایی نمایان می شود که به ترتیب منجر به لاغری یا پرخوری و چاقی می‌گردد.

 احساس بی ارزش بودن و نا امیدی به نحوی که مدام خود را به دلیل آنچه در گذشته انجام داده سرزنش می‌کند.

 مختل شدن تمرکز و حواس پرتی

افسردگی مانند بیماریهایی نظیر دیابت، فشار خون، ذات الریه و ... یک بیماری طبی محسوب می‌شود و بر خلاف تصور عموم، وجود آن در یک فرد، دلیل بر ضعف شخصیتی یا بی ارادگی و تنبلی نیست. با توجه به این نکته از علائم جسمی افسردگی می توان به احساس خستگی مداوم، بدن درد، کوفتگی و احساس ضعف اشاره نمود. فرد افسرده حس می‌کند فشارش پایین است، دچار سر درد، سوء هاضمه، نفخ و یبوست شده و گاهی دچار سر گیجه و یا نفس تنگی می‌گردد.

علت افسردگی مربوط به کاهش ترشح برخی مواد شیمیایی در مغز می‌باشد. در شرح حال اغلب بیماران افسرده ردپایی از وجود استعداد ژنتیکی ابتلای به افسردگی مشاهده می‌شود. افسردگی می‌تواند به شغل، روابط اجتماعی و سلامت جسمی بیمار آسیب برساند. هیچ کس دلش نمی خواهد افسرده باشد. افسردگی یک بیماری است که چگونگی فکر و احساس شما را تغییر می‌دهد و شما نمی توانید به تنهایی از دستش خلاص شوید. در واقع در این موارد مراجعه به پزشک ضروری است.

گفتنی است در جامعه ی ما، علائم جسمی افسردگی، شایع تر از کشورهای غربی است. همچنین طبق آمار شیوع افسردگی در خانم‌ها چند برابر آقایان است. هر خانمی با علائم افسردگی، می بایست از عدم وجود وجود کم خونی فقر آهن اطمینان حاصل کند، چرا که علائم این کم خونی شباهت بسیاری به علائم افسردگی دارد. از طرفی کمبود ویتامین «دی3» نیز می‌تواند علائم افسردگی را تشدید نماید. لذا انجام این دو تست که از طریق آزمایش خون میسر است در هر فرد با علائم افسردگی ضروری می باشد.

از دیدگاه طب سنتی، افراد افسرده بایستی از خوردن مواد غذایی با مزاج سرد به خصوص در وعده‌ی شام پرهیز کرده و یا حتما آن‌ها را با مصلحات نظیرشان میل نمایند. بوئیدن بوهای گرم مثل گلاب، گل نرگس، گل یاس، گل مریم، خوردن روزانه چهارده عدد بادام بدون پوست، مصرف عرق بهار نارنج، دم‌کرده ی اسطوخودوس، بادرنجبویه و گل گاو زبان می تواند به بهبودی افسردگی کمک کند. موثرترین گیاه دارویی در درمان افسردگی، گیاه علف چای است که محصول فرآوری شده‌ی آن در داروخانه‌ها موجود است. همچنین پیاده روی روزانه و انجام نرمش و ورزش منظم نیز نقش بسزایی در بهبود افسردگی دارد.

درمان افسردگی یک درمان زمان بَر است و به هیچ عنوان نباید داروی تجویز شده از طرف پزشک بدون دستور او قطع شود. شروع اثر داروهای ضد افسردگی بین یک تا دو هفته بوده و برای بار اول بایستی حداقل 6 ماه دارو مصرف شود.

جان کلام آن که افسردگی یک بیماری است که چگونگی فکر و احساس شما را تغییر می دهید و شما نمی توانید به تنهایی از شر آن خلاص شوید. در صورت مشاهده این علائم در اولین فرصت می بایست به پزشک مراجعه کرد.

گزارش سومین اردوی اصفهان‌گردی مسرور

 خانه‌ی جواهری

گزارش سومین اردوی اصفهان‌گردی مسرور

نویسنده: بشرا آمهدی (کلاس سوم گل ارکیده)

نقاشی: هلیا لطیفی (کلاس چهارم گل بنفشه)

قرار بود روز پنج شنبه 13 اسفند با تعدادی از دوستانم به خانه‌ی تاریخی جواهری برویم. تا حالا حتی اسم این مکان تاریخی را هم نشنیده بودم. البته به همراه رضایت نامه یک برگه‌ی معرفی خانه‌ی جواهری با چند عکس هم به ما داده بودند ولی باز هم اشتیاق من برای دیدن این اثر تاریخی کم نشد.

بالاخره روز پنج شنبه رسید، ما با مینی‌بوس به خانه‌ی زیبا و تاریخی جواهری رفتیم. یک خانه‌ی قدیمی داخل یک محله‌ی قدیمی، نزدیک یک فضای سبز و یک مسجد که فقط یک مناره داشت. از در کوچک خانه وارد حیاطی بزرگ شدیم که یک حوض وسطش بود. دور تا دور این خانه پر بود از اتاق‌هایی که درهای چوبی کوچک با شیشه‌های رنگی داشت. داخل همه‌ی این اتاق‌ها کارگاه‌های صنایع دستی مثل: منبت‌کاری، میناکاری، قلم‌زنی و خاتم‌کاری وجود داشت. همه مشغول کار بودند و همانجا کارهایشان را هم می فروختند. در کارگاه میناکاری خانمی حضوری داشتند که مراحل کارشان را از خم‌کاری، چکش‌کاری ،لعاب‌کاری، پخت لعاب و انتقال طرح برایمان توضیح دادند. جالبترین چیزی که گفتند ایـن بود که رنگ سفید در میناکاری وجود ندارد و باید خیلی ماهرانه از سفیدی لعاب بـه عنوان رنگ سفید در طرح خود استفاده کنند. در کارگاه‌های دیگر هم به همین ترتیب برایمان شـیوه کار را توضیح می دادند و نمونه ی کارهایشان را می‌دیدیم.

این که به همراه دوستانم از نزدیک با شیوه ساخت این آثار هنری آشنا شدم، برایم بسیار لذت بخش بود.