دبستان دخترانه مسرور اصفهان

گزارش بازدید از کارخانه مواد غذایی

اگر مدیر کارخانه مواد غذایی بودم ...

نظر دانش آموزان پایه ی چهارم بعد از بازدید از کارخانه مواد غذایی

نقاشی: دیانا حسن زاده (کلاس چهارم)

نگین عالی پور: به کارکنان کارخانه سخت نمی گرفتم و با مهربانی محصولات را به بازدیدکنندگان می دادم.

فاطمه زهرا بیگ: وقتی کسی را برای بازدید دعوت می کردم در آن موقع کارخانه را پر سرو و صدا نمی کردم و کاری می کردم که سقف چکه نکند.

نگار قصاعی: کارمندهای بیشتری برای کار کردن استخدام می کردم. سعی می کردم همراه با خوراکی، جایزه ای هم توی پاکت بگذارم.

نرگس قربانی: کیفیت مواد غذایی را بالا می بردم تا مشتریان محصولاتم را بیشتر بخرند.

فاطمه امینی: بسته بندی ها را طوری که جذاب تر باشد ارائه می دادم که هم توجه مشتریان را جلب کند و هم آدم های بیشتری از محصولات استفاده کنند.

مطهره روحانی: سعی می کردم که کارمندها و مشتری ها از ما راضی باشند. این طور خودم هم خوب زندگی می کردم.

آناهید محمدی: محصولات بهداشتی را بیشتر استفاده می کردم و هر هفته وسیله های کارخانه را تمیز می کردم.

بهار آصالح: روی فرمول مواد غذایی خوشمزه در آزمایشگاه کار می کردم و با دانش آموزانی که به اردو می آمدند با خوش رویی رفتار می کردم.

زهرا کاظمی: سعی می کردم محصولات با کیفیت تر و زیباتری داشته باشم و کارخانه را تمیز تر اداره می کردم.

عطیه قضاوی: به بچه ها به جای ترشی لیته، زیتون می دادم و در کارخانه به آنها ماسک می دادم تا از بوی آنجا اذیت نشوند.

ندا مهماندوست: می گفتم: «بچه ها کارخانه ی ما روز به روز پیشرفت کرده است و ما دوست داریم به شما بیشتر از دو کادو بدهیم و از هر محصول به شما یکی می دهیم»

محدثه کریمیان: وقتی دانش آموزان برای بازدید به کارخانه می آمدند 5 نفر را مأمور می کردم تا به بچه ها آموزش بدهند که محصولات را چگونه درست می کنیم.

سما کوهستانی: بچه ها را به جاهای بیشتری از کارخانه می بردم و سرو صداهای آنجا را کم می کردم.

بشرا آمهدی: هرروز خط تولید یکی از محصولات را برای بازدید دانش آموزان آماده می کردم و از مردم نظرسنجی انجام می دادم.

صفا محب رسول: وقتی بچه ها به کارخانه ی من می آمدند به آن ها خوش آمد می گفتم و درباره ی کارخانه ام صحبت می کردم.

الینا بشیری: برای هر محصول قسمتی جدا درست می کردم، تا محصولات میکروبی نشوند. قوطی هایی که برای کودکان ضرر نداشته باشد درست می کردم.

غزل یوسفیان: از بسته بندی بزرگ تر هم استفاده می کردم.

بشرا باقری: سعی می کردم دودی تولید نکنم که راه تنفس مردم را ببندد، مالیات را سر ماهش می پرداختم و مواد نگه دارنده به محصولات خود نمی زدم که نام کارخانه از یاد همه برود و سعی میکردم برای کارخانه مدیری بهره رسان باشم.

روژین رحیم سلمانی: به کارگرانم دستمزد می دادم تا عاجز نشوند و بتوانند برای من کار کنند. به آنها می گفتم مراقب شیشه ها و مرباها باشند که ناگهان از دستشان نیفتد و نشکند.

معصومه حیدری: اجازه نمی دادم بوی بد کارخانه کسی را آزار بدهد.

کوثر پیرجمال: نکات بهداشتی را رعایت می کردم و بعد از اطمینان کامل از سالم تولید شدن، محصولات را به بازار می فرستادم.

سحر عسگری: مواد نگه دارنده به محصولات نمی زدم و روش خوب درست کردن محصولات را به کارگرها آموزش می دادم.

حانیه السادات دزفولی: به کارکنانم حقوق به اندازه می دادم. بین آنها تفاوت نمی گذاشتم و محصولاتم را با کیفیت بالا در اختیار مردم میهنم قرار می دادم.

آرمیتا سادات تاجر زاده: کارخانه را با نظم اداره می کردم. از بهترین و تازه ترین مواد اولیه استفاده می کردم و کیفیت کارخانه را بالا می بردم.

هدی امینی: سرعت دستگاه ها را بیشتر می کردم و فروشگاه بزرگی از محصولات خودم درست می کردم که دقیقاً روبروی کارخانه باشد.

نگار حسینی: سعی می کردم هوای کارگرهایم را داشته باشم و حقوقشان را به موقع به آن ها بدهم.

فاطمه ذاکری: غذا و مواد خوراکی را خوشمزه تر و ارزان تر تولید می کردم.

مهدیس اخوان: بررسی می کردم که برچسب استاندارد روی همه ی مواد غذایی ام باشد. کالاها را ارزان تر می فروختم تا همه بتوانند بخرند.

کیانا جانقربانی: سعی می کردم کارخانه را به خوبی اداره کنم و مشتریان گرامی را از کارخانه راضی نگه دارم.

دیانا حسن زاده: به کارکنانم افتخار می کردم که خدایی نکرده از کار خسته نشوند. جنس هایم را با کیفیت مناسب تولید می کردم.

ریحانه ترابی: حقوق کارگران را به موقع می دادم که دعوا در کارخانه اتفاق نیفتد. در محصولات علامت های مورد نظر را می نوشتم.

ستاره رشادی: سعی می کردم کاری کنم تا مردم بیشتر از محصولات ما بخرند و در تمام سوپر مارکت ها محصول ما دیده شود.

سلاله السادات الصفی: تاریخ تولید و انقضای محصولات را درست ثبت می کردم و محصولات را در سراسر ایران پخش می کردم.

حدیث یاوری: به کارگرها روحیه می دادم تا بتوانند کارها را بدون خستگی انجام دهند و به آنها دستمزد خوبی می دادم.

مینا اخلاقی: سعی می کردم تا نظر شهروندان را به خود جلب کنم، به کارگرها اهمیت بدهم و با خوش خلقی و مهربانی با آنها رفتار کنم تا برای کار انرژی لازم را بگیرند. با متخصصان تغذیه مشورت کنم تا محصولاتم سالم و مغذی باشند.

صبا دهقانی: با عکس های سیاه و سفید به بازدید کنندگان روند کار کارخانه را نشان می دادم.

نظرات خوانندگان
تا کنون هیچ نظری درباره این مطلب ثبت نشده است
نظر جدید
نام*
ایمیل
نظر*

متن تصویر*