امام خوبی ها
امام خوبی ها
به مناسبت گرامیداشت «پیروزی انقلاب اسلامی ایران» از دانش آموزان پایه دوم خواسته شد، نامه ای کوتاه به امام خمینی (ره) بنویسند.
نقاشی: کوثر سالمی / کلاس اول
منتخب نامه ها:
- دوست داشتم زنده بودید. در آغوش شما می نشستم و من را در تمام مراحل زندگی نصیحت می کردید. به شما قول میدهم درس هایم را خوب بخوانم، حجابم را رعایت کنم تا ازدختران شایسته کشورم باشم تا شما را خوشحال کنم.
- امام خمینی عزیز وقتی پرچم ایران را میبینم، احساس غرور و سربلندی می کنم. خوشحالم از این که ایرانی هستم و در ایران زندگی می کنم، این ها به خاطر شماست.
- امام مهربانم! دوست داشتم در فراری دادنِ شاه کمک می کردم و همیشه در کنار شما می بودم. دوست دارم مثل شما باشم و کارهای خوبی انجام بدهم که مردم من را هم دوست بدارند.
- می دانم شما مرد شجاع و با خدایی بودید و همیشه کاری می کردید که خدا راضی باشد. با شاه که به مردم ظلم و ستم می کرد، مبارزه کردید و خدا هم به شما کمک کرد و پیروز شدید.
- امام عزیز و مهربانم، هر کجا عکس شهدا را می بینم به یاد مهربانی، عشق و محبت شما می افتم. شما برای ما امنیت و آرامش آوردید.
- امام عزیزم آن زمانی که شما رهبری ایران را بر عهده داشتید، من هنوز به دنیا نیامده بودم. اما از پدر، مادرم و معلم هایم درباره شما زیاد شنیدم که شما فردی مهربان و شجاع بوده اید و آزادی را به مردم ایران هدیه دادید.
-امام خمینی چرا از پیش ما رفتید؟ نمیدانم چرا با شاه دوست نشدید؟ مادربزرگم میگوید شاه خیلی به مردم ظلم می کرد. پدربزرگم هم می گوید امام خمینی خیلی مهربان بوده است. من دوست دارم به جای عکسی که داخل کلاسمان نصب شده است، خود شما را ببینم.
- امام خمینی شما به ما چگونه آزاد زندگی کردن را یاد دادید و به ما کمک کردید کشورمان را آباد سازیم. شما الگوی بزرگی برای ما هستید.
-امام مهربانم من دعا می کنم شما همیشه خوب و سالم پیش ما باشید که باز هم ما را راهنمایی کنید.
- امام خمینی عزیز ما بچه ها شما را خیلی دوست داریم و می دانم شما هم بچه ها را دوست دارید.
- شما گفته اید امید من به شما دبستانی هاست. من دوست دارم آینده ی روشنی برای ایران بسازم.
- ای کاش من هم آن زمان بودم تا میتوانستم شما را از نزدیک ببینم.
- تصویر شما را در عکس ها و تلوزیون بارها دیده ام، انسانی نورانی و خوش رویی هستید. در عکسِ بچه ای که شما را بوسیده است، ای کاش من جای آن بچه بودم و شما را بغل می کردم.
- امام خمینی گفته اند آمریکا با سر نیزه به شما حمله نمی کند، بلکه با قلم به شما حمله ور می شود. وقتی پدرم مفهوم این جمله را برایم توضیح داد، متوجه شدم من باید خیلی درس بخوانم تا با علم و دانشم از کشورم دفاع کنم.
- وقتی مادربزرگم از آن روزها برایم میگوید، شوق و هیجان را در صحبت هایش می بینم. با خود افسوس می خورم که چرا آن روزها من نبودم. مادربزرگم می گوید: دخترم ناراحت نباش. الان وظیفه ی تو این است که هر سال جشن انقلاب را با شکوه بر پا کنی.
- امام خمینی دلم می خواهد با شما حرف بزنم و بگویم دوست دارم مثل شما شجاع باشم و آدم های بد را فراری بدهم. کاش شما الان بودید و کارهای قشنگ ما را میدیدید و شاد می شدید.
- ای کاش روز 22 بهمن سال 57 بودم تا شاهد پیروزی بزرگ انقلاب اسلامی میبودم و در این پیروزی سهمی داشتم.