اگر محیط زیست نبود . . .
اگر محیط زیست نبود . . .
نویسنده: زهرا نوربخش (کلاس پنجم)
نقاشی: فرنیا نیکفر (کلاس دوم)
زنگ کلاس به صدا در آمد. معلم وارد کلاس شد و به همه سلام کرد. ما هم به ایشان سلام کردیم. بعد از مدتی رو به بچه ها کرد و گفت: چه کسی می داند محیط زیست چه جور جایی است؟ یکی از بچه ها گفت: محیط زیست جایی است که در آن درختان زیبا، چمن های سر سبز و گل های رنگارنگ وجود دارد. معلم گفت: آفرین، درست گفتی. علاوه بر این حتی همین کوچه ها و خیابان ها هم محیط زیست ما انسان هاست. حالا که می داند محیط زیست چه فایده هایی دارد؟ یکی دیگر از بچه ها گفت: مثلا ما می توانیم در فضای سبز به تفریح و استراحت بپردازیم. درختان هم به پاک بودن هوا کمک می کنند. معلم ادامه داد: حالا اگر محیط زیست نبود چه می شد؟ بچه ها پس از مدتی فکر کردن گفتند: اگر محیط زیست نبود ما دیگر جایی برای تفریح نداشتیم که از دیدن گل ها و گیاهان لذت ببریم و همین طور دیگر نقاشان نمی توانستند مناظر زیبا را نقاشی کنند تا ما با دیدن آن نقاشی ها لذت ببریم. همچنین اگر محیط زیست نبود ما دیگر نمی توانستیم هنگام سال نو شکوفه های زیبا را بر روی درختان ببینیم و سبزه از سفره هفت سین بیرون می رفت. درختان هم نبودند که هوای پاک را به ما برسانند. اگر محیط زیست نبود ما از خوردن همه میوه ها محروم می شدیم. معلم گفت: بچه ها محیط زیست بسیار مهم است، حالا ما از این نعمت بزرگ چگونه می توانیم نگهداری کنیم؟ بچه ها گفتند: ما باید وفتی برای تفریح به محیط زیست می رویم زباله هایمان را در کیسه زباله بریزیم، روی درختان یادگاری ننویسیم، روی خاک و کنار گیاهان آتش روشن نکنیم و شاخه درختان را نشکنیم و همینطور گل ها را نچینیم. معلم از همه حرف های شاگردانش خوشحال شد. زنگ تفریح به صدا درآمد.