15 روز با کاروان حسین
15 روز با کاروان حسین
نقاشی و نویسنده: محدثه فروغی (کلاس ششم گل آفتابگردان)
اول محرم، قبل از اینکه روضه خوانی ها در مدرسه شروع شود، هر روز صبح به جای برنامه ی صبحگاه، حاج آقا بکتاشیان می آمدند و از روی تصویری برایمان توضیح میدادند که کاروان امام حسین (ع) از کجا راه افتاده و به کجا رفته و هدفشان چه بوده است.
روز اول فهمیدیم که امام حسن (ع) با معاویه به ناچار صلح کردند و بعد با مکر معاویه به شهادت رسیدند. بعد از امام حسن، امام حسین به امامت رسیدند. یزید می خواست امام را وادار کند که با او عهد ببندد تا خودش خلیفه باشد، اما امام حسین زیر بار نرفتند چون یزید دستورات اسلام را بدون ترس نادیده می گرفت. ایشان از مدینه به سمت مکه و از آن جا به سمت کوفه حرکت کردند. در راه امام حسین سه نفر را با اخلاق و رفتارهای پسندیده به یاران خود اضافه کردند. یکی از آنها مسیحی، یکی سنی و دیگری بی دین بود.
همینطور آموختیم که حر به فرمان ابن مرجانه راه را بر روی امام بست و ایشان به سمت کربلا رفتند. امام به دشمنان خویش و حتی به اسب های آنها آب دادند. ولی بعد از آن، حر بن یزبد ریاحی آب را بر روی امام بست، اما از این کار خود پشیمان شد و به یاران امام پیوست. روز عاشورا در صحرای کربلا، یاران یکی یکی جان خود را فدا کردند ولی شهادت فرزند شش ماهه امام ایشان را خیلی آزار داد. تا جایی که ایشان بعد از شهادت او گفتند: «خداوندا اگر می دانستم که تو مرا نمی بینی، هرگز این را تحمل نمی کردم». بعد از همه ی یاران، خود امام حسین هم شهید شدند. پس از آن عزاداری های حضرت زینب و و زنان بنی هاشم شروع شد.
هدف امام حسین از اینکه با آن یاران کم با حکومت ستمگر بنی امیه جنگیدند این بود که به مردم بفهمانند باید همیشه در برابر زورگویان ایستاد و مقاومت کرد. باید امر به معروف و نهی از منکر نمود. در این 15 روز فهمیدیم که از گوشه گوشه ی حادثه ی کربلا می توان عبرت گرفت. درس هایی مانند صبوری حضرت زینب، مقاومت امام حسین، وفاداری یاران امام، ایثار حضرت عباس (ع).
امسال در روضه ها، هر وقت اسمی از کربلا و یا امام حسین برده میشد این هدف ها و این درس ها در ذهنم مرور می شد و معنی کربلا را بهتر درک می کردم.