آموزش با طعم فست فود
آموزش با طعم فست فود
خانواده و شیوه های آموزش نوین «دانش آموز محور»
استکی
مدیر دبستان
تصویرگر: سمانه نیسانی
چهار نسل پیش، زمان مادربزرگهای ما، خانوادهی ایرانی با سماور زغالی تعریف میشد و فرآیند دم کردن یک چای دبشِ قند پهلو، بیش از یک ساعت طول میکشید. دختران آن نسل، که مادران ما باشند، از سماور نفتی استفاده میکردند و همان چای را در سه ربع ساعت فراهم میآوردند. من و هم نسلان من، با سماور گازی یا برقی در کمتر از نیم ساعت از مهمان خود با چای پذیرایی نمودیم و امروز دختر من، چای را با چای ساز برقی در ده دقیقه آماده میکند و میل مینماید. اگر از آماده ساختن چای کیسه ای در پنج دقیقه بگذریم، میتوان رشد سرعت زندگی امروز و کاهش صبر و بردباری را با گذر از نسلها مشاهده نمود و دریافت که این مهارت چگونه فراموش شده است؛ که شاید فرآیند یک کار ساده، خود لذتبخش باشد.
این واقعیتی است که تهیهی چای و خوراک با آداب گذشتگان، از حوصلهی یک دختر امروزی خارج است و این خرده فرهنگ متجددانه، به فرآیند آموزش نیز سرایت کرده و برخی مادران امروز، بردباری لازم برای به ثمر نشستن شیوههای نوین «دانش آموز محور» که به زمان بیشتری نیازمند است را ندارند. به نظر میرسد ایدهی «هر چه سریعتر، بهتر» در ذهن برخی نهادینه شده، دانشآموز را غوره نشده مویز میخواهند و کتابهای تست سبز و زرد و آبی، که از قانون «فست فود» تبعیت میکنند را اساس یک آموزش خوب و استاندارد میدانند.
بیاییم در سفر عمر، چای درست کردن، غذا پختن و مهم تر از آن فرزند پروری را صبورانه زندگی کنیم و گاهی به مسیر هم بیندیشیم، چه اینکه که در انتهای این راهِ نابردبار، ره توشه ای جز خستگی راه نیست.