مصاحبه با دانش آموزان پیش دبستانی
تشنه می مانیم
مصاحبه با دانش آموزان پیش دبستانی
نقاشی: دانش آموزان پایه ی اول
سؤالها به صورت تکی از هر کودک پرسیده شد و هیچکدام در جریان صحبت دوستشان نبودند.
اگه یک روز صبح بلند بشوم و ببینم آب نیست، آن وقت...
• زهرا احمدی: برم از شهرهایی که آب هست، آب بیارم و بخورم و دستام رو بشورم.
• حسنی کریم نژاد: دیگه آب نیست و از تشنگی میمیریم.
• پریناز میرلوحی: صبر میکنم!
• سارینا قاسمی: باید به مادر بگم لیوان بده تا از رودخانه آب بیارم!
• النا صادقی: چیکار کنم؟!
• طهورا آقاجانی: باید برم شکایت کنم به اون آقاهایی که آب را قطع می کنند.
• زهرا آژده: من میرم آب می خَرم.
• آیدا عموزیدی: خوب از قبل یه بطری بزرگ آب کنیم. بعد هر وقت آب قطع شد از اون آب بخوریم و حموم کنیم و بقیه کارامونو بکنیم.
• هستی یزدانی: باید که زنگ بزنیم به آقای لولهکش که بیاد شیر آب رو درست کنه.
• فریناز زارعی: دست و صورتمون رو نمی تونیم بشوریم.
• صبا شهامت: تشنه میمونم.
• نازنین مبلغ: باید بریم ببینیم توی فاضلاب آب هست؟ ببریم توی کارخونه تمیز کنیم و بریزیم توی شیر.
• فاطمه کریم زاده: میتونیم بریم لب حوض دست و صورتمون رو بشوریم.
• کیمیا هاشمی: باید حرومش نمی کردیم.
• الینا بهرامی: باید به کارگرها بگیم درست کنند.
• پرنیا میرلوحی :چیکار کنم؟
• فاطمه حورا رستگار: می ریم زنگ می زنیم بیان درست کنند.
• باران مالکی: کجا برم؟!
• سنا ایمانی زاده: نمیتونم دست و صورتم رو بشورم.
• نازنین زهرا فریزاده: چون بعضیا اومدن استفاده کردن و یادشون رفته آب رو ببندن.
• زهرا ترابی: بعدش باید تحمل کنیم.
• فاطمه بهنوش: میگیم یه آقایی بیاد درست کنه.
• فاطمه مرادی: می تونیم بریم از رودخانه آب بیاریم.
• مهدیس ذوق: نمی تونیم آب بخوریم.
• بهار علیرضایی: آقاهه میاد درست میکنه.
• فاطیما نصیری: به خدا می گیم بیاد پایین؛ می گیم خدایا به ما آب بده تا خوشحال بشیم.
• زهرا سادات رجایی: باید صبر کنیم.
• یگانه زیلاب پور: یعنی یکی مثلا آب را باز گذاشته و یادش رفته ببنده.
• نگار دهقان: می رم دم حوض.
• مبینا بهنام زاده: باید که بریم به به همه بگیم آب را چرا باز گذاشتید؟! حالا دیگه آب نداریم.
• نیوشا آرش: تشنه میمونم.
• فاطمه سادات حسینی: هیچ کاری نمیکنم.
• مهرناز علیخانی: پس چه جوری آب بخوریم؟!
• فاطمه زهرا بستگانی: چکار کنم؟!
• هلنا بیتی: باید به آقایی که آب می آورد بگم آب نیست!
• بهار چایچی: باید بریم از لب دریا آب بیاریم.
• پریا مداح الحسینی: می ریم توی خیابون همه جا رو می گردیم تا پیدا کنیم.
• ستایش جیران: می گم وای آب نیست، چیکار کنم؟!
• تلما محمدی: خوب حیوونا میمیرند.
• نگار زارعان: اگه از قبل بطری آب گرفته بودیم، می تونستیم دستامونو باهاش بشوریم.
• پردیس ذوق: آب نمی تونیم بخوریم.
• درسا اکبری: می گیم مامان چرا آب نیست؟ چرا آب قطعه؟!
• آیناز افضل: چی می شه؟!
• ستایش رجب زاده: بعدش می ریم ظرفا را بیرون می شوریم.
• مبینا زنگ زر: یعنی اینکه آب قطع شده، اونوقت آب معدنی می خوریم.
• آیدا افاضل: نمی تونیم دستامونو بشوریم.
• دیانا کسرایی: آب قطع می شه و نمی تونیم آب بخوریم.
• نیلوفر میر عابدینی: اگر جایی آب بود می ریم میاریم.
• ترنم انصاری: تشنه می مونم، بعد وقتی آب نبود خدا برامون آب می فرسته.
• پرنیا حیدری: می رم پدر و مادرمو بیدارشون می کنم و بهشون می گم.
• آیدا جعفری : چه جوری دست و صورتمو بشورم؟
• فاطمه یاس غاضری: می ریم از چاه آب میاریم!