بیان همزیستی با زمین، توسط دانش آموزان کلاس سوم
هوای زمین را دارم
بیان همزیستی با زمین، توسط دانش آموزان کلاس سوم
نقاشی: تینا حبیبی، منصوره رشیدی (کلاس سوم)
عارفه اشکبوس: اگر راه طولانی باشد با دوچرخه می روم. کاری انجام نمی دهم که زمین از دستم ناراحت باشد.
گل آنا مختاری: من یک نفر در تمیزی زمین نقش بزرگی دارم و می توانم بطری آب را در دریا نیندازم.
ریحانه ایروانی: در کلاسم قسمت گروهم را تمیز کنم، که اگر مورچه ای بود را روی آن پا نگذارم و در آب زاینده رود زباله ای نریزم.
سارا اثنی عشری: نباید روی چمن راه بروم. نباید درخت را نقاشی کنم و نباید آشغال در آب بریزم.
حنانه منزوی: از ماشین زباله هایم را بیرون نمی اندازم، بطری آب معدنی را داخل آب نمی اندازم، پاهایم را روی چمن ها نمی گذارم و خشک و تر را جدا می کنم.
یکتا ملکی: چون اگر هوای زمین را نداشته باشم مریضی هایی مثل قارچ یا سرماخوردگی می گیریم.
سارا سادات طباطبایی: که غمگین نباشد و آلوده و کثیف نشود.
تینا حبیبی: تا آلوده نشود و همیشه پاکیزه باشد.
فاطمه رفیعیان: چون آن آرامش من است و اگر هوایش را نداشته باشم ناله می کند و من دوست ندارم ناله ی زمین را بشنوم.
سارا رضایی: در پارک یا طبیعت گل نمیچینم و درخت ها را قطع نمی کنم.
انسیه مظهری: با زباله نریختن، با گل نکندن، با درخت قطع نکردن.
نگار اکبری: چون خرابش کردم از ته دل ناراحتم. خدای توانا کمک کن تا بتوانم زمین را دوباره به حال اولش برگردانم.
آنوشا اورنگی: که کسی از ماشین آشغال بیرون نریزد و کسی شاخه ی درختان را نشکند.
فاطمه جعفری: حواسم هست که درون آب ها زباله نریزم. هیچ جایی را کثیف نکنم و اگر جای کثیفی را دیدم، تمیزش کنم.
ریحانه طباطبایی: که خاطرات خوبی داشته باشم و مثل گل های طبیعت باشم.
ستایش کیوانداریان: من هوا را با سبزه و گلی که می کارم تمیز نگه می دارم.
ستایش شاه زمانی: زباله هایم را درون سطل زباله بریزم و از دوچرخه یا خودروهای عمومی استفاده کنم.
فاطمه رحیمی: گل و گیاه زیبا را نکنم و آب را کثیف نکنم.
هستی کیوانی: درخت ها را آتش نمی زنم و روی درختان تاب بازی نمی کنم.
ستایش سادات کتابی پور: طبیعت را تمیز نگه می داریم و هوا را آلوده نمی کنیم.
نازنین زهرا مقدسی تبار: نباید زباله هایم را از شیشه ماشین پرت کنم. نباید طبیعت را به آتش بکشانم.
ریحانه بشیری: چون زمین است که در آن گل ها و درخت ها وجود داردٍ؛ پس حداقل برای سلامتی خودم ارزش قائل باشم و زمین را اذیت نکنم.
پریماه کاظمی: آشغال در آب نمی ریزم، روی درخت حکاکی نمی کنم.
یگانه پور حسینی: بعضی از اوقات هم هوایش را نداریم چون درد طبیعت را نمی فهمیم و این طور محیط زیست از بین می رود و هیچ کس زنده نمی ماند.
اسما کاروان: آن را کثیف نمی کنم و اگر ببینم کسی روی زمین زباله می ریزد به او تذکر می دهم.
آیناز رجبی: تا هوا بوی آشغال و زباله ندهد.
فاطمه رکنی: می خواهم زمین را آلوده نکنم و خیلی دوست دارم که از آن خیلی خوب مواظبت کنم.
مبینا حسینی زاده: با ماشین های عمومی بیرون می روم. اگر خدا ببیند که ما به زمین اهمیت می دهیم، باران می فرستد و زمین سبز می شود.
یسنا مرادی: مثلاً در طبیعت زباله نمی ریزم و گل ها را آب می دهم.
نادیا مؤذنی: چون زمین نعمت خدا است به آن احترام می گذارم. زباله بر روی زمین نمی ریزم.
منصوره رشیدی: گل ها را نکنم و روی درخت ها تاب درست نکنم.
یگانه میگلی نژاد: من طبیعت را دوست دارم و همیشه مواظب آن هستم.
عسل گندمکار: آشغال هایم را بر زمین نمی ریزم یا اگر چیزی دیدم آن را بر میدارم و در سطل می اندازم.
شادی زهتابچی: زمین بهترین دوست من است. خانه ی بزرگ ماست. سعی می کنم همیار زمین باشم.
ستایش آقادادی: اگر مادر من هوای زمین را داشته باشد خدا برای او ثواب زیادی مینویسد.
مطهره شریفی: باید به زمین احترام بگذاری تا زمین به تو احترام بگذارد.
عارفه سادات رامین: چون خدا زمین، گیاهان و جانوران را آفرید.
بهار امامی: من حس می کنم وظیفه ی من برای زمین، تمیز نگهداشتن آن است.
مبینا پنجه پور: به محیط زیست احترام می گذارم. آشغال و زباله ها را تفکیک می کنم تا هوا و زمین آلوده نشود.
حانیه صادقانی: دوست دارم زمین همیشه شاد باشد و همیشه به روی ما بخندد.
مهدیس عقیلی: روی چمن راه نمی روم و خیلیل درخت می کارم.
زهرا فقیه نسب: نهایت تلاشم را می کنم که مثل نگهبان از زمین محافظت کنم و هوادار او باشم.
بهار مرکبیان: در طبیعت زباله نمی ریزم و درخت ها را آتش نمی زنم.
فاطمه السادات میراحمدی: به مردم تذکر می دهم که هوای زمین را داشته باشند و کثیفش نکنند تا زمین گریه نکند و غم نداشته باشند.
ریحانه اصلانی: من زمین را خیلی دوست دارم و زمین خانه ی ما است.
زهرا رزاززاده: هوا باید تمیز باشد. زمین باید تمیز باشد. پس آشغال نریزید.
آیناز مسائلی: من دلم برای زمین می سوزد و خودم آشغال های آن را جمع می کنم.
هستی شهریوری: خودم را جزئی از زمین حساب می کنم، آشغال ها را رأس ساعت نه در سطل زباله می اندازم و زباله ها را تفکیک می کنم.