دبستان دخترانه مسرور اصفهان

پدر و پسر

پدر و پسر


پدر و پسری داشتند در کوه قدم میزدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد. به زمین افتاد و داد کشید: آآی ی ی ی

صدایی از دور دست آمد: آآی ی ی ی

پسر با کنجکاوی فریاد زد: کی هستی؟

پاسخ شنید: کی هستی؟

پسر خشمگین شد و فریاد زد: ترسو

باز پاسخ شنید: ترسو

پسر با تعجب ازپدرش پرسید: چه خبر است؟

پدر لبخندی زد و گفت: پسرم خوب توجه کن....

و بعد با صدای بلند فریاد زد: تو یک قهرمان هستی

صدا پاسخ داد: تو یک قهرمان هستی

پسر باز بیشتر تعجب کرد. پدرش توضیح داد: مردم می گویند که این انعکاس کوه است ولی این در حقیقت انعکاس زندگی است. هر چیزی که بگویی یا انجام دهی، زندگی عیناً به تو جواب می دهد؛ اگر عشق را بخواهی، عشق بیشتری در قلب به وجود می آید و اگر به دنبال موفقیت باشی، آن را حتما بدست خواهی آورد. هر چیزی را که بخواهی، زندگی همان را به تو خواهد داد.

نظرات خوانندگان
تا کنون هیچ نظری درباره این مطلب ثبت نشده است
نظر جدید
نام*
ایمیل
نظر*

متن تصویر*