مصاحبه با پزشک دبستان مسرور، سرکار خانم دکتر طاهری
وسایل معاینه جزو اسباب بازی هایم بود
مصاحبه گر: ساجده دقاقیان (کلاس ششم)
با همکاری کیمیا مغروری (کلاس پنجم)
نقاشی: سارا سادات طباطبایی (کلاس اول)
-لطفاً خودتان رامعرفی کنید.
من شهرزاد طاهری هستم. متولد شهر اصفهان. هجده سال است که فارغ التحصیل شده ام. مدتی مطب داشتم. چند سال را در روستا گذراندم. روستای قهدریجان و منشیات. شِش سال است که در مدرسه کار می کنم.
-از چه سالی کار پزشکی را شروع کردید؟
از سال 75 شروع کردم یعنی کار عملی ام شروع شد و با بیمار سرکار داشتم.
-آیا از کودکی به این شغل علاقه مند بودید؟
بله من از کودکی بسیار زیاد به این شغل علاقه داشتم. همیشه وسایل معاینه جزء اسباب بازیهایم بود. قبل از دانشگاه هم همیشه کتابهای درمانی می خواندم.
-درکودکی بچه ی آرامی بودید یا بازیگوش؟
من شیطان نبودم. دردوره های راهنمایی ودبیرستان همیشه یک کِشِ بازی و یک توپ دردست داشتم وخیلی اهل ورزش بودم.
-به چه دلیل تصمیم گرفتید که پزشک شوید؟
بخاطر اینکه خیلی دوست داشتم بیماریهای مردم را بشناسم و طریقه ی درمان آنها را بیاموزم تا بتوانم با علمی که دارم به مردم خدمت کنم و آنها راشاد کنم. با اینکار حس خوبی به من دست می دهد.
-رشته تحصیلی شما چه بود؟
در دبیرستان رشته علوم تجربی خواندم و در دانشگاه اصفهان رشته ام پزشکی عمومی بود. اتمام رشته ی پزشکی عمومی هفت سال طول می کشد.
-آیا خانواده شما با این شغل موافق بودند؟
بله خانواده من هم با این شغل موافق بودند و خیلی دوست داشتند.
-چه کسانی شما را در این زمینه یاری کردند؟
پدرم و مادرم خیلی به من کمک کردند.
-دشواری های این شغل چیست؟
باید خیلی درس خوان باشیم و سرکلاس خوب گوش بدهیم. این رشته ساعات مطالعه درسی طولانی می خواهد. در دوره پزشکی ما شب ها به مدت دو سال باید کشیک می دادیم. این نخوابیدن اذیتمان می کرد.
-مزایای شغل شماچیست؟
ما دو نوع مزیت داریم یکی مادی و یکی معنوی. اگر کسی برای مادیات این شغل را انتخاب کند، انتخاب درستی نکرده و این شغل بیشتر مزایای معنوی دارد. خود من با علاقه زیاد وارد این رشته شدم.
-برای پزشک شدن چه کارهایی لازم است؟
باید در مدرسه با علاقه درس بخوانید و به درس ها به خوبی گوش بدهید. باید پیشخوانی و پسخوانی داشته باشید. یعنی هم قبل و هم بعد از درس دادن معلم، دروس را دوره کنید. من خودم در دوره دبیرستان این روش را پیش گرفتم.
-آیا پس از این همه تلاش، فکر می کنید یک پزشک ماهر شده اید؟
یک پزشک هیچ وقت احساس ماهر بودن نمی کند چون هر لحظه چیزی برای یادگرفتن هست و زمانی نمی رسد که پیش خود بگوییم دیگر همه چیز را بلدیم.
-آیا مایل به ادامه شغلتان هستید؟
بله، پزشکی رشته ای است که آدم تا وقتی زنده است باید مطالعه بکند. در واقع وقتی درس پزشکی تمام می شود تازه کارمان شروع می شود و باید بر روی بیماری ها کار کنیم.
-آیا دوست دارید که فرزندان شما هم این رشته را ادامه بدهند؟
بستگی به علاقه ی آنها دارد. علاقه ی آنها برای من مهم تر است.
-چرا در مدرسه فعالیت می کنید آیا در جاهای دیگر هم مشغول هستید؟
من خودم دوست داشتم که در مدرسه باشم. بله، درمدرسه‌یپسرانه ی بشارت نور هم مشغول هستم.
-آیا انتقادی برای مسئولین آموزش و پرورش دارید؟
من خیلی دوست داشتم که وقتی مشغول فعالیت هستم، فعالیت های مرا نظاره کنند. ولی تا به حال این اتفاق نیافتاده در این شش سال.
-چه آرزو هایی در این زمینه داشتید که به آن نرسیدید؟
من آرزو داشتم در مجموعه ای که در آن جا فعالیت می کنیم، بتوانم معلوماتم را به افراد آن مجموعه یاد دهم. در واقع علاقه دارم کلاس درمانی از طریق گیاهان و سبزیجات برگزار می کردم چون از این کار حس خوبی به دست می آورم.
-توصیه شما برای بچه ها چیست؟
برای سالم بودن باید مواظب تغذیه خود باشند. لبنیات زیاد بخورند. چیزهای شور، شیرین و چرب نخورند. میوه، سبزی زیاد بخورند. آجیل و مویز بخورند حداقل یک مشت. از محصولات صنعتی، زیاد استفاده نکنند. فعالیت بدنی داشته باشند. بعد از یک ساعت درس خواندن، یک ربع ورزش کنند. خواب حداقل باید 8 ساعت باشد. خواب بعدازظهر هم نیم تا یک ساعت خوب است.
-لطفاًیک دعا بکنید؟
خدایا مرا ببخش برای درهایی که کوبیدم ولی آنجا خانه ی تو نبود.
-با تشکر از این که وقت خودتان را به ما دادید.